آن را که غمی چون غم من نیست چه داند
کز شوق توام دیده چه شب میگذراند
وقتست اگر از پای درآیم که همه عمر
باری نکشیدم که به هجران تو ماند . . .
....................................
پر نقش تر از فرش دلم بافته ای نیست / از بس که گره زد به گره حوصله ها را
یک بار هم ای عشق من از عقل میندیش / بگذار که دل حل بکند مسئله ها را . . .
....................................
آن حرف که از دلت غمی بگشاید / در صحبت دل شکستگان میباید
هر شیشه که بشکند،ندارد قیمت / جز شیشه دل که قیمتش افزاید...
....................................
من
دهقان فداکاری شده ام ، که تمام وجودش را به آتش کشیده روبرویت
و تو
قطاری که چشم دیدن مرا ندارد ...
....................................
اگر باشی محبت روزگاری تازه خواهد یافت / زمین در گردشش با تو مداری تازه خواهد یافت
دل من نیز با تو بعد از آن پاییز طولانی / دوباره چون گذشته نوبهاری تازه خواهد یافت. . .
....................................
سلامتیه حرفایی که نه میشه اس ام اس کرد
نه تو چت تایپ کرد
نه میشه پای تلفن گفت
حرفایی که فقط مال وقتیه
که تو رو در آغوش دارم . . .
....................................
اگر یار مرا دیدى به خلوت / بگو اى بى وفاى بى مروت
غمم دادى و غمخوارم نکردى / سر و کارت به فرداى قیامت . . .
....................................
تو سراپا ادعایی عزیزم
انکار نکن!
عشقت را چشیدم طعم کشک میدهد !
....................................
چندیست ز یاران قدیمی خبری نیست
ازآن همه خوبی ومحبت اثری نیست
چشمم به در و گوش به گوشی و دلم تنگ
در کوچه تنهایی ما رهگذری نیست . . .